۱۳۹۱ تیر ۱۸, یکشنبه

میدانگاهی

از صفحه فیسبوک امیریه

میدانگاهی اسم قسمتی از کوچه ما  بخاطر عقب نشینی خانه حسن آقابود که شکل مربعی را بخود داشت و همین امر  باعث شده بود آنجا مکانی برای پاتق و  گرد همایی وبازی بچه های خود محل و حتی کوچه های دور و بر گرددو نکته جالب اینکه کمتر کسی نام کوچه را که مطیع الدله بود به زبان میاورد بلکه آنرا میدانگاهی مینامیدند . زیباترین قسمت آنجا قسمت ورودی خانه حسن آقا بود که هشتی کوچک شکلی بود که هم بعنوان دروازه فوتبال و هم موقع بارندگی پناهگاهی بود . حسن آقا مرد تند خویی بود که چه میشد اگر توپ بچه ها بالا پشت بام یا حیاطش میفتاد را پس میداد, اما مستاجرش خانم تهرانی زنی مهربان بود که در نبود حسن آقا خود یا پسرش سعید را بالا پشت بام میفرستاد تا توپ مار را بدهد دروغ چرا گاهی سعید اگر از دست بچه ها بخاطر بازی ندادن او و یا دلیل دیگری دلخور بود از باز پس دادن توپ طفره میرفت . خلاصه در همه روز های سال میدانگاهی پر از جنب و جوش بود و بجز ما بچه ها مشتری های دیگری هم داشت از بچه هایی که از نسل قبل از ما بودند که گاهی دور هم جمع میشدند و بیاد گذشته ها بساط بازی والیبال راه میانداختند تا  فروشندگان دوره گردی  که برای فروش کالایشان دقایقی در آنجا لنگر میانداختند و مانع بازی ما میشدند وگاهی هم لوطی عنترش را میاورد و معرکه میگرفت و از عنتر بیچاره که شلیته ایی بپایش کرده بود میخواست در مقابل سکه هایی که از تماشاچی ها میگرفت جای دوست و دشمن را نشان دهد یادم میاید یکبار مارگیری هم سر و کله اش پیدا شد و یا یادش بخیرهر از چند گاهی هم محل هنرنمایی عصمت خونجگر و یا سید علی دیوانه بود که لحظاتی ایستاده و ترانه هایشان  سر پل خواجویش و  هم روغن ندارم را بخوانند .همینطور تابستانها غروب و یا کمی دیر تر گروهی پسر جوان که نمیدانم بچه کجا بودند یا از کجا میامدند  با نواختن نی و دایره و ضرب و تنبک زدن وارد کوچه شده وخود را به میدانگاهی رسانده کنسرت اوپن ایری را برگزار میکردند و بیشتر ملودی آهنگ ها و ترانه هایشان عربی بود و انصافا نی نواز خیلی خوب نی میزد و کلا کارشان بی ایراد بود و اهالی کوچه را طوری بوجد میاوردند که حتی بد خلق های کوچه هم اعتراض که نمیکردند حتی به بقیه پیوسته از آنها میخواستند بیشتر مانده و بنوازند خب تا ادامه حکایت حال نوبت شماست که بنویسید در محله شما چه خبر بود      

۱ نظر:

ناشناس گفت...

بچه محلیم با هم من هم دورم از محله خیلی دور و دلتنگ اتفاقی اینجا را پیدا کردم میخواستم بگویم دمت گرم حسین جان