۱۳۸۸ اردیبهشت ۸, سه‌شنبه

خیلی خسته ام خیلی !



روی نوشته کلیک کنید.
نوشته یا ایمیل بالا را دوست عزیزی , امروز برای من ارسال نموده با سپاس فراوان از این نازنین ,آنرا در اینجا قرار دادم تا یاران امیریه نیز بهره مند گردند.

دنباله :
با سپاس از دوستانی که در نوشته قبلی تلخترین شیرینی زندگی نظرات خودرا بیان نمودند, و بقیه دوستان نیز اگر مایل باشند میتوانند نظرات خودرا بنویسند که نوشته بعدی هم برسی نظرات و هم ادامه آن خواهد بود .

نقاشی بالا خسته اثر سوزان راش( susan rauch )

۵ نظر:

ناشناس گفت...

با درود

یادم هست همین سینمای فلور که تصویرش را اینجا گذاشتین - به نام سینما روشن معروف بود....
سالن سینما روشن در فصل سرما و باران -چکه میکرد و مرتب تماشاچیان را جا بجا مینمود.
هم محله عزیزم

من بچه خیابان مهدی موشم - یادش بخیر - حالا که پیر شده ام - یادآوری های شما داغم را تازه کرد.
داغ دل چسبی است !؟
قربانت

فرخ

حسین گفت...

فرخ عزیز ایکاش اینجا دوباره قدم رنجه کنی من برای هیچکس در کامنتم تا بحال ننوشتم بلکه جوابی و سپاسی بوده در خانه عزیزان داده ام اما افسوس نشانی بجا نگذاشتی دوست خوبم, برادر ,بچه محل نازنینم نامت تکانی در دلم داد تو گویی بوی آشنایی میداد و عطر گمشدهایی گویی در اینجا پیچید چقدر از داده هایت راجع به سینما فلور این نوستالژی و افتخار محل شادم شدم عزیز دلم برایت استواری و سیزی جاویدان درختان امیریه آرزویم است.
پیوسته شاد باشی

آندره گفت...

سلام حسین جان.خوبی آقا.این مطلب خیلی جالب بود.واقعبت هم همینه یک عده تو مملکت ما هیچ کاری نمیکنند و بقیه همه کارها روی دوششون هست.
خداحافظ.

sadaf گفت...

حقیقت تلخی رو بیان کرده این شخص کاملا درسته

ژاله گفت...

آقاي حسين گرامي متاسفانه نتوانستم مطلب را باز كنم ولي در جواب تيتر مطلب شما فكر نميكنم هيچ كس خسته تر از من باشه تو اين دنيا.
درمورد كامنت شما در وب لاگ خودم جواب را همانجا برايتان نوشتم چون نوشته هاي شما مربوط به مسائل ديگري است.

روز خوبي داشته باشيد.