خداحافظ ای عطر شعر شبانه
این چند روزه یعنی از روزی که عقاب پرواز کرد حال و روز خوشی نداشته و رغبتی برای نوشتن هم ندارم . تنها مشغولیتم خواندن مطالبی که در مورد او و برای او, بود و آنها هم از اندوهم که نکاستند بلکه بر آن افزودند و بدتر اینکه همانطور که به خیلی واقعیتها و غفلتها رسیدم که نتیجه اش این بود که دریابم ناصر نازنین بجز اسطوره, نمونه ایی از حق کشی ها و یکی از بیشمار قربانیان انقلابهایی بود که بعد از انقلاب شکل گرفتند و چه بسا از اولین هایش که متاسفانه ذوق زدگی و یا همان انقلاب زدگی باعث شد که اکثر غریب به اتفاق نفهمیدیم وحتی گاهی هلهله کنان هورا هم کشیدیم و صحه گذاشتیم .
از انقلاب فرهنگی دانشگاه ها تا انقلاب اداری و . . . که در مورد فوتبال انقلاب ورزشی با نام طرح 27 ساله ها غالب شد که غافل از این بودیم که این ها همگی غربال کردن و یار گیری بود که ثمره تمام آنها ویرانی های بجا مانده میباشد که اگر ورزش مختصری وضع بهتری داشته باشد تنها بر میگردد به همان غیرت جوانان و پیشکسوتان و حمایت مردم که این چند روزه شاهد آن بوده و هستیم که همین نصب بنر ناصر حجازی در لندن در بازی دیشب و یا پوشیدن لباس حجازی پرسپولیسی ها
در بازی امروز نمونه هایی از همین همبستگی میباشد که باید قدرش را دانست و از آن آموخت در این چند روزه بارها این ترانه را که گویی برای این مصیبت خوانده است را گوش کردم که میتوانید در اینجا بشنویید
۱ نظر:
روحش شا د خيلي حيفش بود
ارسال یک نظر