امیریه قشنگ و دوست داشتنی
آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری !!!
خیابان امیریه کنونی هیچ گونه شباهتی به امیریه دوران گذشته ندارد. امیریه در گذشته بزرگترین و دل انگیزترین تفرجگاه مردم دارالخلافه بود و چون اعیان و اشراف تهران و امرا و امنای دولت در این خیابان سکونت داشتند، دارای ارج و قرب فراوان بود. اولین کالسکههای مجلل و زیبا برای اعیان و اشراف ساکن این خیابان ساخته و پرداخته شد و شاهزاده ناصرالدوله که در همین خیابان منزل داشت، نخستین کسی بود که با درشکهای به سبک اروپایی و شش اسبه در این خیابان عبور و مرور میکرد. باغ و عمارت امیریه در واقع اراضی جنوبی متعلق به کامران میرزا نایب السلطنه بود که از شمال به خیابان باغ شاه (امام خمینی)، از شرق به امیریه، از جنوب به خیابان بدون نام (منیریه کنونی) و از غرب به اراضی وزیر محدود میشد که در حال حاضر همان خیابان قماش منشعب از خیابان امام خمینی و همچنین باغ منیریه است. این عمارت و باغ از نظر معماری چنان ظریف و زیبا بود که اروپاییان برای عکسبرداری از آن اقدام میکردند. این باغ متعلق به مادر کامرانمیرزا، منیر السلطنه، بوده که نامش تا به حال باقی مانده است. خیابان امیریه هنوز هم خانههایی با قدمت ۶۰ تا ۱۰۰ سال دارد. این خانهها همچنان نمای آجری و کاشیهای رنگی و حتی آجرهای لعابدار آبی رنگ خود را حفظ کردهاند و اغلب دارای حیاط مرکزی هستند که بعدها به صورت ساختمان مرکزی درآمدهاند. در دوره پهلوی به دلیل حضور آلمانیها و تأثیر آنها بر معماری ایران (تهران)، سقف خانهها از حد معمول بلندتر گرفته شد و خانهها دارای امکاناتی چون انواع زنگها برای خبر کردن مستخدمان در جای جای ساختمان و اتاقها و عبور چاههای متعدد در حیاطها برای فاضلاببندی است. اکثر این خانهها شیروانی دارد.( کتاب اول)
از شاخصههای خیابان مهدیخان، سقاخانه عزیر محمد، از موقوفات شخصی او، است که بانی آن نیز به شمار می آ ید. بنای سقاخانه دارای آب انبار قدیمی و حوضچه آب و شیر و پاشیر است. در این سقاخانه جایگاهی برای روشن کردن شمع تعبیه شده است. در زیر شیرآب سنگی با سطح صاف بر سینه دیوار نصب و بر آن حک شده است: «الاحقر، حاج عباس فرزند محمد به عنوان یادگار در آب و پاسنگ و لولهکشی ...» بقیه جمله بر اثر گذشت زمان از بین رفته است. این سقاخانه در فهرست میراث فرهنگی به ثبت رسیده است. ( از همان منبع)
تصاویر و گفتنیهای بسیار در فیس بوک امیریه در اینجا شما ضمن مشاهده تصاویر بسیارزیبا و پر خاطره با دیروز تا امروز این خیابان دوست داشتنی از زبان بچه هایش آشنا خواهید شد و به یقین شما هم سفری و گذری به کوچه پسکوچه های خاطراتتان خواهید داشت.
این دنیای آشفتۀ آشفتۀ آشفته
-
مرحوم مادربزرگم وقتی « منم منم » گفتن ها و زوربازوی غیر عادلانه ای را می
دید،زمانی که حقّی را پایمال می دید ، میگفت:« بترسید از خشم خدا، *آللاهین
بارماغی ی...
۵ روز قبل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر