۱۳۹۱ اردیبهشت ۳, یکشنبه

از بازارچه نو تا کودکی . . .


در طول این مدت جلال صدها عکس از گوشه و کنار امیریه برای من و یا صفحه فیسبوک امیریه  ارسال کرده که دیدن هرکدام از انها بعد از ربع قرنی دوری همیشه  هم با شادی و هم با اندوه و دلتنگی همراه بودند و برخی تاثیرویژه ایی داشتند و یاد آور خیلی از خاطرات بودند. اما این عکس تنها تصویری بود آتشی بدرونم افکند و طوری که از همان اولین نگاه شیفته اش شدم. آنچه متاثرم کرد دیدن بازارچه نو که یک سبد خاطره ریز و درشت خوش مانند  روزهایی که با مادر بزرگ مهربان از آن عبور میکردیم و یا دایی وسطی که بعد از مهاجرت به تهران اول باستیون خانه گرفت و بعد به اینجا نقل مکان کرد و من تنها عید سپید(در حدود دهه پنجاه روز عید برف بارید و ساعاتی همه جا سفید شد ) دوران زندگی در وطن را در آنجا تجربه کردم و مهربانی او سببی شد که وقتی عیدی ام را گرفتم کنگر خورده و لنگر انداختم و دوروز را از کنارش تکان نخوردم و او بعداز اینکه از اینجا هم بخاطر ازدواج به بازارچه دیگر قوام الدوله اسباب کشید و بعد هم از شاهپور و امیریه کوچ کرد و من هر بار از این دو بازارچه رد میشدم جایش را خالی میکردم و حالا چند سالیست که عشق به محل اورا دوباره به بازارچه برگردانده است و چه بسا امروزاو با شنیدن صدای زنگ خانه جای خالی همشیره زاده دور افتاده اش را خالی میکند. باری همه این خاطراتی که اشاره کردم و بقیه که از حوصله اینجا خارج است با تمام شیرینیشان آنقدر دلیل تاثر و تکدر خاطر م نیستند بلکه انچه باعث دگرگونی حال و احوالم گردید دیدن این سه بچه در عکس  بود و یاد دوستی های دوران کودکی افتادم دوستی هایی به لطیفی هوای بهاری اینروزها و به صافی آبی ترین آسمانها و پاکی زلاترین آب چشمه ها که همانسان هم از درون دلهای کوچک میطراویدند و من بعد گذشت تقریبا نیم قرن دلتنگ آن دورانم و بهانه دوستانم را میگیرم و دنبالشان میگردم . آخ که این عکس چقدر زیباست مخصوصا کوچولوی سمت راستی که حتما همان حال را دارد که ما داشتیم, وقتی بچه بزرگتر ها منت گذاشته اجازه میدادند همراهشان و هم بازیشان شوییم فکر میکردیم چقدر بزرگیم و یا ماوقتی کوچکتر ها را رضایت میدادیم لذت با ما بزرگتر ها بودن را مزه کنند باز فکر میکردیم چقدر بزرگیم و الان با دیدن اینهمه ناملایمتی ها و دورنگیها و . . . اینبار غمگین که چرا اینقدر بزرگ شدیم . روزگاران خوش گذشته , امیریه و شاهپورو بازارچه هایش , دوران کودکی و همه آن چیزهایی که خوب بودند چه آنهایی که ما قدرش را ندانستیم و چه آنهایی که از ما ربودند همگی را یاد باد        
پینوشت :برای دیدن تصاویر و آشنایی با امیریه از زبان بچه هایش میتوانید به فیسبوک امیریه در پایین مراجعه کنید

هیچ نظری موجود نیست: