۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه

فمینیست / feminist


این روزها در خیلی جا ها مطالبی در نقد مردان یا مردسالاری یا قوانین مربوط به آن را که میبینی میخوانی بانوی نویسنده یا در آغاز یا در لابلای سطور اشاره میکند و اذعان میدارد فمینیست نیست این بزرگواران را میتوانم خوب درک کنم و حالشان را بدانم چرا خود وقتی مطلبی در تعریف و گاهی بر حسب وجدان با مقایسه با حال تمجید گذشنه را مینویسم به خواننده میگویم سلطنت طلب ویا شاهی نیستم چرا برای اینکه هر دو گروه یاد شده در طول این سالها آنرا بقول عامیانه به لجن کشیده اند مثلا همین شاهی ها الان وقتی دولتمردان دیروز حتی پسر شاه فقید مستقیم یا غیر مستقیم نارساییهای و اشتباهات گذشته را اذعان میدارند باز کاسه های داغ تر از آش نمیپذیرند و در دنیای فانتزی ناشی از جهل خود باقی میمانند و بگوییم کودکانه نه ابلهانه اصرار در تلقین به دیگران و . .
اما فمینیسمی یا فمینیستها برای خیلی ها بیان گرایش به آن چون فعلا تنها چیزیست که مد روز است کاری هم با آنها ندارم اما بقیه که در همین اول راه شقه شده مثل اکثریت و اقلیت که خویش را میانه رو یا رادیکال مینامند و غیره وذالک ..
در قبل از انقلاب ما فمینیسترین قوانین را در جهان اسلام و خاور میانه داشتیم هر چند هم مردان بتحریک روحانیون سینه میدریدند متممی برای تکامل اضافه میگردید چه بسا یکی از دلایل انقلاب نیزبود. توضیح قوانین برابری آن زمان از حوصله این نوشته خارج
آری در آن دوره که در اروپا زنان هر روزبرای برابری به خیابان میامدند زنان ما براحتی صاحبش میشدند و اگر عمیق تر بنگریم رد بانوی اول آنزمان در این دگرگونیها میتوانیم احساس کنیم و هنوز از داشتن یادگارهای او از کانون پرورش فکری تا موزه ها و جشنواره ها تالار رودکی تیاتر بخود میبالیم زیرا در دربار انزمان بقیه به این حرفها نمخوردند.
درچنان فضایی زنان گروه های چپ با شکستن بقیه تابو ها زندگی اشتراکی مبارزه مسلحانه یک قدم جلوتر که بقیه بودند که برای ما نوجوانان ساده انگار چیزی شبیه فیلمهای فاسبیندر کارگردان متوفی آلمانی که حسرتشان را بخوریم وامروز همان خواهران (رفقا )تقریبا عده بیشتری از آنها تشکیل دهنده فمینیستهای رادیکال را تشکیل میدهند که میتوان دریافت که اینها هم در زندگی های اشتراکی خود از مردسالاری رفقایشان در عذاب بوده اند که از برکت وضع پیش آمده که برون زده اند از آن یوغ رهایی یافته اند و فراموش هم نمیکنیم در اول حکومت زنان سلحشوری که صدای نعلین دیکتاتورها که برای سلب حقوق قانونی آنها را شنیده بودند وبه خیابانها ریختند پشتشان را که نگرفتند همراه با زهرا ها و ..انگ ضد انقلاب و ستون پنجی زدند و باز حال که به غرب رسیده اند به کعبه برابری زن ومرد تنها نیمی از این قوانین یا فرهنگ آنرا را که مطابق میلشان هست دوست دارند و حتی اگر به زندگی درونی آنها وارد گردی و نحوه تعلیم و تربیت نمودن فرزندانشان رانگاه کنی میبینی که خود مردسالار پرورند و کاش کسی پیدا میشد چه به آنان وچه دیگران میگفت مردان مردسالار خود اولین قربانیان مردسالاریند.

تذکر: بنده نه طرفدار جامعه بی طبقه توحیدی ونه کمونیستی هستم که این دو عروس تعریفی . . . از آب در آمدند بلکه خواهان جامعه بی تبعیض دینی جنسی و عقیدتی و و و هستم.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

در بلاگ نیوز لینک داده شد

ناشناس گفت...

salam hosein jan,
mamnoon az inke lotf mikoni va be man sar mizani dooste man,,, rastesh comment gozashtan tooye webe shoma ye kam sakhte baraye hamin javabetoon ro mamoolan dar webe khodam midam,,, shad o payande bashi dooste man

ناشناس گفت...

سلام
،قا حسین گل چقدر خوشحالم دوست خوبی مثل شما دارم
ممنون از همراهی وهم دلیتون