* ديروز اره هاي برقي شهرداري سرو قديمي كوچه نوجوانيم در اميريه را ٬ تكه تكه كرد ...
در خوابهاي دور
آنجا كه خانه پدري
در لابلاي خاطره و عشق ٬
پنهان شده ست
روزي كه عشق در نفسم روئيد ٬
بر سرو كوچه نقش دلي را
با چند قطره خون
زده بودم .
ديروز ٬
با تيغ شهرداري
آن سرو و نقش دل
ازديده پركشيد
اما سه قطره خون ٬
در كوچه هاي ميهن من
جاري است .
عليرضا نوري زاده
لندن ۲۲ مهرماه ۱۳۹۰
پینوشت :مطلب فوق را امروز علی رضا نوری زاده بچه محل قدیمی ما بر سایتش قرار داده است از آنجا که درد او دردمشترک ما بچه های امیریه میباشد و هر کدام از ما در طی این دوران شاهد اره و تبر بر درختانمان بوده و هستیم شعر زیبای اورا در اینجا قرار دادم . . .
۱ نظر:
واقعا تاسف باره و دردناک
یک بچه محل قدیمی در امیریه
ارسال یک نظر