۱۳۹۰ اسفند ۲۷, شنبه

محله و عید هایش . . .

آنچه من از روزگاران خوش گذشته از این ایام که چند روزی به عید بیشتر نمانده بیاد دارم که میشد حظور عید را با تمام وجود احساس کرد تغییراتی بود که در زندگی روزمره محله بوجود آمده بود جدای ازصدای گلفروش و باغبانها و چوب پرده فروشهای دوره گرد و آب حوضی ها که نسبت به روزهای دیگر سال تعدادشان بیشتر میشد , تغییراتی بود که شکل و کار کسبه ایی بود که نقشی در عید اهالی داشتند که آغاز گرش خیاط ها بودند که از چند هفته مانده بمرور ساعت کارشان طولانی و طولانی تر میشد و در واپسین روزها تا پاسی از شب تنها مغاذه هایی بودند که کرکره هایشان بالا و چراغشان روشن بود و صدای چرخ های خیاطیشان پیش در آمد ترانه آواز خوانهای بهاری مرغان خوش الحان بودند. کاسب های بعدی که به خیاطها ملحق میشد اطوشویی های محله بودند که با افزودن به ساعت کارشان بتوانند پرده ها و لباسها ی مشتریان خود را بموقع تحویلشان بدهند . تحولهای دیگر را میشد در ویترین های خرازی ها و قنادی ها دید در اولی قسمت قابل توجه ویترین را اسباب بازیهای کوکی و سازدهنی هایی با جعبه های زیبا و عروسک های چهره نما و دستمال های جیبی آقایان در بسته بندی های قشنگ تا . . . و قنادی ها هم علاوه بر شیرینی های متداول همیشگی حال جعبه های نخودچی و شکلات و راحت الحلقوم تا اطلسی های رنگارنگ و بادام سوخته را بگونه ایی پشت ویترینها میچیدند که دل و هوش هر بیننده ایی را می ربودند . میدانشاهپور عرضه کننده میوه اهالی در طول سال هم با اضافه شدن چراغهای زنبوری با پایه و بی پایه هم دگر گونی خود را برخ میکشید و هم نوید از یک خبر خوش که ورود بهار باشد را میداد و در آنجا هم تازه واردهایی که تنها در آن ایام دیده میشدند ماهی های گلی سفره هفت سین وظرفهای سمنو و نعناع ترخون عزیز دردونه که جزو سبزی خوردن هنوز نبود و چون متاعی گرانبها, سیری فروخته میشد همگی روح و روان آدمی را نوازش میدادند و همچنان خبر از زیباترین واقعه سال یعنی عید میدادند و این رد و جای پای عید را میشد تعقیب کردو اثر ش را حتی روی جعبه آیینه سگار فروش نبش مهدی موش هم با اسکناسهای نو که برای تعویض تهیه کرده بود تا پوستر جایزه فوق العاده نوروزی بلیطهای بخت آزمایی حس کرد ودنبالش کرد نه تنها در کفاشی های امیریه درگاهی و پروین . . . که در اکران سینماهای محله . . . و در جوانه های سبز درختان امیریه میشد عید را دید .

۱ نظر:

ناشناس گفت...

از اينكه عكس محله مون رو اينجا مي بينم خيلي خوشحالم.مرسي