بیاد مادر بزرگ که هرساله در این ایام گلدان های شعمدانی هایش رابرای میهمانی بهار به حیاط خانه میبرد.
در راه
آنچه من می بینم
ماندن دریاست ،
رستن وازنورستن باغ است ،
کشتن شب به سوی روز است ،
گذرا بودن موج وگل و شبنم نیست .
گرچه ما می گذریم ،
راه می ماند .
غم نیست .
( اسماعیل خویی )
چوب خدا صدا ندارد
-
ای کشته که راکشتی؟ من نمی گویم ای کشته که را کشتی؟ بلکه می گویم ای کشته چه
فاجعه ای به بار آوردی؟ خدایت نبخشد.
امروز از روزها، بیست و پنجم ژانویه است. سری...
۲۰ ساعت قبل
۱ نظر:
چه ترکیب موزونی!مادر بزرگ و عید و شمعدانی ها و رنگ سبز غالب بر تصویر و شعر اسماعیل خویی. مرسی حسین عزیز. بهاری باشی
ارسال یک نظر