یاد آن ایّام
-
هوا بسیار گرم است و آفتاب داغ دستگیره و صندلی اتومبیل را بسیار گرم کرده
است. روی صندلی که می نشینم ای وای می گویم و او فوری می گوید:« ناراحت نباش
ماما...
۵ ساعت قبل
کوچه ای هست که قلب من آن را // از محلههای کودکی ام دزديده است