۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه

یکسال بدون حمید هامون

عمو خسرو
سلام !
حال همه‌ی ما خوب است
ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويند





یکسال بدون شکیبایی ادامه مطلب . . .

۵ نظر:

شهربانو گفت...

روح و روانش شاد

بیتا گفت...

حسین اقای گرامی
باسلام هنوز تمام مطالب نخوانده ام شماکم پیدا شدین وبه نظراتمون جوابی(( نیست )) نمیدونین سبک نوشته هاتون چقدر زیبا است بخصوص انسان خودش هم بچگی جوانی خودش اونجا گذارانده باشه واقعا غیطه میخورم به این همه احساس پاک خالص چون هرکس میره خارج همه چیز کلا فراموش میشه خاطرات جزء از وجود ماست
هامون خوش بحالش با اونو احساسات ظریفش همان به که دیگر زنده نیست چون با شناختی که ازش داشته ام میدونم که یه کاری میکرد و اینقدر غصه میخورد که حد نداشت اون نمی تونست ساکت بشنه اونوقت حتما زندانی میشد روحش شاد در سبک خودش استاد بود درود به روان پاکش

حسین . امیریه گفت...

بیتا خانم باسپاس از لظف شما به این حقیر و اینکه این جا سر میزنید و پیامی درج میکنید راستش من از ابتدای امیریه جواب دوستان را در سایتهایشان داده ام مگر در موارد استثنایی که اینجا داده اماگر آدرس وبلاگ شما را داشتم حتما کامنتهای شما بی جواب نمیماند.
شاد و سبز باشید

ناشناس گفت...

Dear Houssein
God job.I really like it
shmy Naderi

ناشناس گفت...

sorry Good job.
shamy