۱۳۹۱ مرداد ۱۹, پنجشنبه

کتاب اجاره ای‌ - امیریه ۱۳۴۰

از فیسبوک امیریه
درودی تازه بر حسین گرامی

 
کتاب اجاره ای‌ - امیریه ۱۳۴۰
در بخش شرقی خیابان امیریه بین سه راه منیریه تا البرز تعداد انگشت شماری دکان کتابفروشی بود هر یک شبیه دیگری ، پر از کتاب ، از کفّ تا زیر سقف ، در طرفین و پشت پیشخوان و همچنین پشت شیشه کنار درب ورودی. تقریبا تمامی کتابها مندرس و کهنه بودند و شاکی از اینکه این همه دست به دست شده بودند
پشت پیشخوان هر دکان مرد ژولیده و رنگ پریده ای‌ بر روی یک صندلی لهستانی نشسته بود و غالبا سرگرم مطالعه . چروک‌های پیشانی ، پشت خمیده و عینک ته استکانیش همگی‌ سخن از زندگی‌ ساده و یکنواختی داشتند که در نهایت آرامش و بی‌ نیازی گذشته بود . از همان روزها باور داشتم که هر کتاب را قبل از اینکه به اجاره بگذارد خودش خوانده است چون اگر نام کتاب یا نویسنده ای‌ را نمی دانستی با کوچکترین اشاره کتاب را روی پیشخوان می‌‌گذاشت
بخشی‌ از بچه‌های مدارس محله از جمله رهنما ، شرف ، ابومسلم ، علم و هنر ، شاه عباس و یا داوری ، طبری ، خسروخاور ، بهمنیار و دیگران سرگرمیشان اجاره و خواندن کتاب بود به بهای هر شب ۵۰ دینار یا یک ریال و توفیق اجباری اینکه برای صرفه جوئی در هزینه کتاب خوانی تلاش می‌‌کردیم که یک یا دو شبه آنرا به آخر برسانیم ، گاهی‌ وقتها هم با رفقا شریکی کتاب اجاره می‌‌کردیم . هر مشتری جدید بایستی پنج ریال سپرده نزد کتابفروش می‌‌گذاشت که پس از سالم بر گرداندن کتاب قابل دریافت بود . البته بچه هائی هم بودند از مشتریان همیشگی و خوش حساب که نیازی به گروئی نداشتند ( آنروز‌ها معرفت و اعتماد در روابط اجتماعی جای ویژه ای‌ داشت ) . دخترها بیشتر خواننده رومان‌های لطیف عشقی و احساسی بودند از آثار امیلی و شارلوت برونته ، ماتیسن ، فرانسوا ساگان ، حجازی ، مستعان و ترجمه‌های حسن شهباز و پسرها بیشتر خواننده داستانهای پلیسی جنائی و ماجراجویانه از آثار   ژول ورن ، اگاتا کریستی ، دیکنزو هدایت و غیره
پیوسته باشید و پایدار
 حمید رزاقی

۳ نظر:

ناشناس گفت...

دوست عزیز. اگر مفید میدانید شیر کنید.
http://justpaste.it/azarbaijan-latest-pics



حسین . امیریه گفت...

دوست عزیز با درود و سپاس از حظورتان و همینطور لینکتان با اجازه من چنین تصاویر دلخراش را اینجا قرار نمیدم بخاطر ملاحظه حال هم میهنان همانطور که آگاهید دنیای مجازی پر است از این عکسها در هر صورت دلسوزیتان را به میهن عزیز بویژه آذربایجان سرزمین پدری و مادری من میستایم و از صمیم قلب احترام میگذارم باری با شما همراه شده برای قربانیان آمرزش و آسایش و برای بازماندگان صبر و بردباری و برای سرزمینم آزادی و سربلندی از پروردگار خواهانم.

نیکابان گفت...

من امیریه رو در فیس بوک دارم...
اگه راه ورود به فیس بوک باز بود به امیریه هم سر میزنیم و لذت می برم