در هفته ایی که گذشت مشمول لطف رفقا گشته و چندین میل با نامهای هنری یا سازمانی متفاوت دریافت نمودم که میتوانم حدس بزنم که تنها نبوده ام بلکه دوستان دیگری هم اینچنین مورد لطف رفقا قرار گرفت اند آری این جهار پنج میل دریافتی همگی پیوستی یکسان داشتند برخی همینطور لینک داده شده بود و برخی هم فرستنده چند خطی سلام و احوالپرسی و دست آخر هم اعلام التماس دعا که بنده هم لطفشان را به دوستان خود لینک بدهم که یاد لوس بازی بچه ها در برهه ایی افتادم که خواب نما شدن زیدی را که آقا امام زمان را دیده بود واو از این فرد مومن خواسته بود پیامش را به مومنین برساند و او هم در هفت نوشته به هفت نفر و هر کدام از آنها نیز به هفت هفر دیگر . . که متاسفانه مادر بزرگ عزیزو مرحومم بکی از آن قربانیان که از آن ورق پاره ها نصیبش شده بود و از من خواست بخوانم و ترجمه کنم که برای اینکه آخرتش برباد نرود مجبور به هفت بار نوشتن آن کاغذ کذایی شدم. بگذریم وقتی که از روی کنجکاوی کلیک میکنی تا ببینی نشریه اینترنتی ارسالی چیست تا تصویر ظاهر میگردد آدمی خشکش میزند چه صفحه بندی چه مطالب درج شده رققا همان نشریه های سی سال پیش را تداعی میکند که گویی رفته ایی و از زیر زمین یکی از آنها پیدا کرده و آورده ایی تنها تغییر یکی تاریخ بالای آن است و دیگری تصویر مبارزی که دست از جهان شسته در گوشه نشریه که یارانش برای خود ازاو چون مذهبیون امامی ساخته اند و با کلمات قصاری از آن مرحوم در پی خوراندن افکار خود به دیگرانند که در یک کلمه چنین نشریاتی که حال با وجود اینتر نت و فراوانی وقت در غربت چون هزینه ایی ندارد راه اندازی شده اند و اینگونه هم با دست ودلبازی ارسال میگردند را دقیق که نگاه میکنی میبینی همان تاریخ جدید بالای نشریه با ناشیگری روی تاریخ واقعی آن چسبانده شده که پس بزنی میبینی که زمان مصرفش سالهاست بپایان رسیده که استفاده از آن اگر مسمومت نسازد سر درد را حتما بهمراه خواهد داشت البته اینرا هم باید اذعان کنم هدف در اینجا نه توهین به این هم میهنان است و نه پیچیدن نسخه شفابحشی برای آنان زیرا معتقدم به معنی واقعی کلمه که هر کسی آزاد است تا جایی که به آزادی دیگران لطمه نزند هرچه راکه دوست دارد انتخاب کند حنی خودکشی البته نوع سیاسیش انشااله و نه جانی و . . . در ادامه آنچه که مرا وا داشت این مطلب را بنویسم کثرت ارسال یک نشریه نبود که براحتی باز کردن آن میتوان به همان راحتی به سطل آشغال جهان مجازی روانه اش کرد بلکه دلم میسوزد که عده ایی که توانسته اند از زندان بزرگی بگریزند و به جهان آزاد برسند چند تا چند تا برای خود قفسهایی ساخته اند و خودرا گرفتار نموده اند و یا بجان هم میفتند و یا . . . و نکته قابل تامل برخی از آنها حال که پرده های آهنین پایین اقتاده و برخی رفقای هم مسلکشان که باورشان شده دیگر جانشان در خطرنیست و لب به سخن گشوده اند و از میهمان نوازی دایی یوسف شان و دار ودسته اش میگویند باز مانند آن خبرنگار شاهی که اعترافات ترتیب دهندگان و اجرا کنندگان کودتای 28 مرداد را یا باور ندارد یا انکار میکند اینان چون او و یا چون مومنین واقعی در تکاپوی پوشاندن کلاهی شرعی به ان واقعیت های تلخ برون افتاده اند و اینجاست که باز دلم میسوزد برای به هدر رفتن این نیروها اگر چه ناچیز باشند .
۳ نظر:
حسین عزیز در خبرها آمده که اگر شما این ایمیل را هفت بار ننویسید و به هفت خانه نبرید و هفت نفر نخوانند می دانید که چه می شود ؟ امتحان ثلث سوم مردود می شوید ها ! از من گفتن
che jaleb!!baraye man ke chenin emailhayi nareside shokre khoda.. khob mitoonid oona ro beferestid tooye spametoon agar az nashenase...vaghean bazzi adama cheghadr bikaran... bazzi adama ham hich vaght nemikhan ya nemitoonan bozorg shan..baraye ingoone afrad bayad moteasef bood hosein agha
یادم میاد وقتی کلاس دوم راهنمائی بودم یک شب که امتحان ریاضی داشتم رفتم دم در خانه مان و یک یکی از این نامه ها دیدم که آره اگه کسی که اینکار ر و نکند یک بلائی سرش می اد و بر عکس اگه 7 بار این نامه را که یک کاغذ A4 پر از نوشته بود بنویسد یک خبر خوبی بهش می رسد و اگه نرسد در آن دنیا به سعادت می رسد!!!(دقت بفرمائید که راه را هم برای نرسیدن احتمالی خبر خوب یا حاجت مورد نظر باز گذاشته بودن که زیاد از نوشتن انها ناراحت نشویم و خدای نا کرده کافر نشویم)خلاصه به جای خواندن امتحان ریاضی همان نامه ها را نوشتم و با چه نکبتی آنها را یواشکی به خانه ها انداختم ولی نتیجه اش ... خب معلومه دیگه
به روزم
ارسال یک نظر