به یاد آن پسران نوجوان
-
*حکایت پسران سیزده ساله*
روز هشتم آبان ماه 1359 خبر رسید که پسرک سیزده ساله ای به نام *محّمد حسین
فهمیده*، نارنجک به کمر بسته و زیر تانک رفته و هم دشمان ...
۲ هفته قبل
کوچه ای هست که قلب من آن را // از محلههای کودکی ام دزديده است
۵ نظر:
با درود
یادم هست همین سینمای فلور که تصویرش را اینجا گذاشتین - به نام سینما روشن معروف بود....
سالن سینما روشن در فصل سرما و باران -چکه میکرد و مرتب تماشاچیان را جا بجا مینمود.
هم محله عزیزم
من بچه خیابان مهدی موشم - یادش بخیر - حالا که پیر شده ام - یادآوری های شما داغم را تازه کرد.
داغ دل چسبی است !؟
قربانت
فرخ
فرخ عزیز ایکاش اینجا دوباره قدم رنجه کنی من برای هیچکس در کامنتم تا بحال ننوشتم بلکه جوابی و سپاسی بوده در خانه عزیزان داده ام اما افسوس نشانی بجا نگذاشتی دوست خوبم, برادر ,بچه محل نازنینم نامت تکانی در دلم داد تو گویی بوی آشنایی میداد و عطر گمشدهایی گویی در اینجا پیچید چقدر از داده هایت راجع به سینما فلور این نوستالژی و افتخار محل شادم شدم عزیز دلم برایت استواری و سیزی جاویدان درختان امیریه آرزویم است.
پیوسته شاد باشی
سلام حسین جان.خوبی آقا.این مطلب خیلی جالب بود.واقعبت هم همینه یک عده تو مملکت ما هیچ کاری نمیکنند و بقیه همه کارها روی دوششون هست.
خداحافظ.
حقیقت تلخی رو بیان کرده این شخص کاملا درسته
آقاي حسين گرامي متاسفانه نتوانستم مطلب را باز كنم ولي در جواب تيتر مطلب شما فكر نميكنم هيچ كس خسته تر از من باشه تو اين دنيا.
درمورد كامنت شما در وب لاگ خودم جواب را همانجا برايتان نوشتم چون نوشته هاي شما مربوط به مسائل ديگري است.
روز خوبي داشته باشيد.
ارسال یک نظر