۱۳۸۸ آبان ۱۴, پنجشنبه

لیلا . . .

اول بیماری سپس فیلتر و یک مسافرت کوتاه جملگی دلیلی شدند که این چند روز را بروز نباشم .حال بر گشته ام با توانی بیشتر و عزمی مصمم تر که علت آنهم پیامهای پر مهر شما یاران امیریه میباشد که از یکایک شما عزیزان صمیمانه سپاسگذارم و در مورد پرسش برخی از شما که چرا امیریه فیلتر شد , خود هم نمیدانم و راستش را بخواهید باید بگویم هرگز فکر نمیکردم کسانی که فتح جهانی را در افکارشان میگذرانند و به دنیایی شاخ و شانه میکشند از یاد آوری خاطرات و برخی نوستالژیها توسط شهروندی دور از یار و دیار در وبلاگی تنها با ده ها مراجعه کننده هم هراسی داشته باشند . در ادامه دوستانی مژده داده اند که به طرقی از سد فیلترمیگذرند و وبلاگ را میتوانند باز کنند از این دوستان خواهشی دارم که این راه ها را برای دیگر دوستان بنویسند تا آنها هم بجای محله ما به خود امیریه مراجعه نمایند . بعد از مقدمه بالا داستان لیلا را چند روز در روزنامه دیدم که همان روز میخواستم این زندگی مسالمت آمیز را ترجمه کنم اینجا بنویسم که متاسفانه بنا بدلایل بالا به تاخیر افتاد.

Im Kaisergarten in der Stadt Oberhausen gibt es eine ganz ungewöhnliche Wohngemeinschaft. Alle leben friedlich zusammen ادامه اصل مطلب . . .


ترجمه : یک زندگی غیر قابل باور در پارک شاهنشاهی شهر اوبرهاوزن (آلمان) در این خانه همه باهم در صلح زندگی میکنند.

در این پارک حیوانات بسیاری زندگی میکنند و باغ وحش کوچکی نیز در آنجا قرار دارد که قفس مرغ و خروس و کبوتری در آن قرار دارد که بتازگی گربه ایی هم به لانه آنها اسباب کشی کرده و به جمعشان پیوسته است . این گربه کوچک که در کنار دوستان پر دار خود از زندگی لذت میبرد . خانم مارتینا یکی از پرستاران و مراغبین پارک میگوید حدود هشت هفته پیش گربه کوچک رادر پارک پیدا کردم که مارا همه جا تعقیب میکرد او بسیار لاغر و بیماربود و بنظر میرسید یا خانه خودرا گم کرده و یا کسی اورا در اینجا رها کرده است . مارتينا سرپرستى گربه را ميپذيرد و نام ليلا را برايش انتخاب ميكند و از آن زمان ليلا با مرغ و خروس و كبوتر همخانه ميگردد . مارتينا به خبر نگار روز نامه توضيح ميدهد ليلا با كبوتر همخانه اش كاري كه ندارد بلكه مراقبت هم ميكند البته بنا بر غريضه جوجه اردكها و مرغابيها را دنبال ميكند كه آنها هم به داخل آب فرار ميكنند و ميافزايد گاهي راته ها ( موشها ي بزرگ) وارد قفس شده جوجه كبوتر ها را ميدزدند كه حال بابودن ليلا خطر آنها برطرف خواهد شد

۳ نظر:

بی تا گفت...

سلام تازه گیها چقدر کامنت گذاشتن سخت شده اینجا اصلا صفحه وخیلی طولاتی باز میشه بلا به دور امیدوارم کسالتان زیاد جدی نبوده باشه در مورد مسافرت خوش گذشته باشه روحیه تازه کردین ودر مورد حیواناتم کلا بی نظرم چون زیاد حوصله شان را ندارم ولی دوستشان دارم ولی نه از ....
سلامت وشاد.

ناشناس گفت...

به به عجب مکان دل بازی. اینجا آدم میتونه اصالت رو احساس کنه.

ناشناس گفت...

کامنت قبلی از من بود! سجاد بیدم از تارنگار زندگی حیوانات. نمیتونم اسم بگذارم@};-