۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه

رها كن پرنده را


درود بر یاران همزبان و مهربان و به این امید که باهم رها شویم


رها كن پرنده را


گر نكرده بود رها

مادرم مرا

ز كنج قفس خانه

به ميدان تجربه

در عمق كوچه ها

در كوچه هاي پر درخت

پر ز آواى بچه ها

آنها كه دوست شدند مرا

و….           آموختند نكته ها

هرگز....        نمي شدند تجربه اي

براي تلاشم در اينده ها

رها كن پرنده را

 

گر نكرده بود رها

مادرم مرا

هرگز نبود تجربه ام

از گل اقاقيا

هرگز نبود مرا

شوق پرواز

همچون پرنده ها

تا اوج گيرم و پرواز كنم

از فراز مشكلات

ز بن بست كوچه ها

بگذار بپرد

ز صحن خانه

به گذ ر گاه كوچه ها

رها كن پرنده را

 
********

گر نكرده بود رها

آرش را

مادرش ز بند

چگونه توانست

كند رها

تيرى ز چله كمان

ز كشور شيران

بمرز كشور ديوان

رها كن پرنده را

گر نكرده بود مادرش

كاوه را رها

ز بند ها و حيله ها

چگونه توانست

كند رها

ملتي ز بند

ضحاك و مارها

رها كن پرنده را



رها كن پرنده را

كه بپرورِى اندر زمان ما

نمونه اى چو كاوه و ارش

ز بچه ها

رها كن پرنده را
حمید رزاقی

هیچ نظری موجود نیست: