و آغاز سال جدید
-
* و آغازِ سالِ جدیدِ من*
سال 1403 آمد. درست در اولیّن روز از نوروز باستانی، بستۀ پستی ام که چیزی
بجز جای خالی مادرم، کم نداشت، رسید. نه دستخطی از مادر و ...
۵ روز قبل
کوچه ای هست که قلب من آن را // از محلههای کودکی ام دزديده است
۱ نظر:
سلام. خاطره حسینیه جالب بود! البته من گروه شش و هشت رو نمی شناسم. اگر دوست داشتی به من هم سری بزن.
ارسال یک نظر