۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

صندلی های خالی . . .


صندلی های خالی جلوی دیوارو حیاط تقریبا مخروبه ایی که در عکس بالا دیده میشود توسط عکاس هنرمندی این چنین به تصویر کشیده شده است, شاید او میخواسته است بگوید با تمام عدم هم خوانی در شکل و فرم و رنگ صندلیها, اگر در کنار هم بدرستی قرار بگیرند و تفاوتهای یاد شده را نادیده بگیریم, میتوانیم حتی با چنین هارمونی نا هماهنگی هم از خرابه ایی زیباترین مکان را پدید بیاوریم !!!

در ادامه : این چند روزه در خبرها و اینجا و آنجا باز خبرهایی از صندلی های خالی بود که برخلاف اسلافشان در تصویر بالا هم متحد الشکل بودند و هم در مکان هایی آبادتر که با تمام هماهنگی و هارمونی حتی زیبایی و راحتی که داشتند هر کدام زشت تر و حتی کریه تر از دیگری که اولی صندلی های خالی سازمان ملل بود و دومی صندلیهای کنسرت گوگوش در کردستان که تنها تفاوت در این بود در اولی برای نشنیدن . . . خالی مانده بودند و در دومی برای دندان گردی هنرمند و دارو دسته اش که خود این گزارش را ببینید و قضاوت کنید . من از آنجایی که به گوگوش و هنرش احترام میگذارم وازطرفی بخاطر خاطرات شیرینی از ترانه هایش در روزگار خوشگذشته دارم خود را به او بنوعی مدیون میدانم, از هر نقدی و نیش و نوشی گذشته و تنها میگویم گوگوش عزیز بستن مچ بند سبز و بغض کردن موقع ادا کردن نام ایران کافی نیست . . .

۳ نظر:

نق نقو گفت...

حسین جان
با تمام عشق و علاقه ای که به گوگوش دارم با روح این یادداشتت موافقم.

sadaf گفت...

kamelan movafegham.
kollad be nazare man age googoosh iran moondeh bood baray khodesh ostoore ey shodeh bood

navid گفت...

صدا و هنرمندی گوگوش رو دوست دارم