در نیمه سالهای چهل که هنوز ظبط صوت و نوار کاست به بازار نیامده بود و در هر خانه ایی دستگاه گرامافونی بود بویژه مارک تپاز همچون ماشین پیکان همه گیر در امیریه چندین صفحه فروشی بود که آهنگهای روز را با بلندگویی که بیرون مغازه جا سازی کرده بودند به مردم عرضه میکردند وسکوت فضای امیریه را با آهنگها و ملودیهای زیبا میشکستند ایستگاه به ایستگاه نوع موزیک ها فرق میکرد در قسمت شمالی امیریه از پل امیر بهادر به بالا نزدیک سینما ستاره یک صفحه فروشی بود آهنگهای خارجی پخش میکرد و جوانان آنزمان که چند سالی از نویسنده بزرگتر بودند مشتری آنجا بودند و ویترینش مثل آهنربا رهگذران راوادار میکرد لحظه ایی توقف کنند و تصاویر روی پاکت صفحه ها تماشا کنند از بیتلها تا الویس و جیمزبراون . . .اما غرض از این نوشته یادی از آهنگی است ماه ها بی وقفه در فضای شاد و آرام آنزمان پخش میشد و فروش فوق العاده ایی داشت آهدگ Oh mamy mamy blue بود که خیلی از خواننده های معروف خوانده اند از Iglesias ,Demis Roussos,Celine Dion و . . .حتی به ربانهای مختلف نیز اجرا شده است وهنوز هم خوانده میشود و گاهی هم از رادیو ها پخش میگردد و هر بار که میشنوم یاد آنزمانها میفتم که بنا براشکالات شرعی و گناه رادیو هم در منزل ما میوه ممنوعه بود چه برسد به گرام و آهنگ خارجی اما دختر عمویی داشتم که چند سالی بزرگتر و تنها آهنگهای خارجی گوش میکرد و هر چه به بازار میامد میخرید و برای خودش گرام تپازی داشت وبعدها با آنکه منهم دیگر تابو ها را شکسته بودم و دستگاه ضبط وصوتی داشتم و او که دو سه سالی قبل از دگرگونیها ایران عزم رفتن داشت و صفحه هایش و گرامش را بخاطر همین Mamy blue و یادگار از او گرفتم وتا زمانی که خود مجبور به هجرت گردم به یاد او و آن ایام گهگاهی گوش میکردم وهر گز فکر نمیکردم روزی هم به یاد امیریه این محله به تاراج رفته که درختان چنارش را مسلول نمودند و پرندگانش را دربدر و سرودهای یاس آور چندش زای اهنگر و کویتی بجای Mamy blue (مادرپاک و خالص) آری در غربت به یاد امیریه و روزهای خوبش Mamy blue گوش کنم.
پی نوشت :
با سپاس ازتوضیح دوست عزیز نق نقو که معنی Mamy blue مادر غمگین میباشد ده سال بعد آهنگ شماره یک امیریه که هم صفحه وهم اینبار نوار کاستش هم بود Superman از Celi Bee & The Buzzy Bunch
۷ نظر:
بنظر من آهنگائی که قشنگ باشن همیشه و در هر زمانی طرفدار داره مثل آهنگای الویس که هنوز هم فیلماشو میزارن هم آهنگاشو یا مثلا آهنگای گروه آبا مامامیا. یا مانی مانی.یا یه آهنگه هستش تمیدونم مال کیه جولین جولین
کاکو حسین آقو ای طرز تهیه خوب آش شیرازی را فقط مش مرتضی خودش میدونه و بس و تو شیراز هم کسی دیگه نمیتونه عین ایشون ای آشو را درست کنه. شمو هم عین خود من باید منتظر بیشینی که مسیرت به دم کل مشیر شیراز بخوره و از ای آشو یه کاسه ای بگبری بخوری و لذت ببری. وگرنه هر آشی که آش سبزی دم کل مشیر نمیشه. من هم مثل خود شمو در حسرت خوردن دوبارش یه سی سالی هست موندم.
بچه محل عزیز
بازهم مرا به سال های دوربردی.آن صفحه فروشی هارا به خوبی به یاددارم.
بستنی خوشمرام وگواهی وعکاسی شیوا وترقی واتوبان کودک وقلعه وزیر و..را هم.
راستی فکر می کنم مامی بلو به معنای مادرغمگین باشد. این عنوان همیشه مرا به یاد نوشته های پشت کامیون هامی اندازد که: "سلطان غم ها مادر"
مرسی از اینکه اسم خواننده اش رو بهم گفتین دیروز از رو نت آوردم هم متنش هم آهنگش . شما کدوم شهر آلمان هستین من هر سال برلین میام و هامبورگ اونجا فامیل داریم
دوست عزیز
توی پست قبلیت خوندم که چنگیز آیتماتوف درگذشته... خیلی ناراحت شدم...من کتاب "الوداع گل ساری"رو موقعی خوندم که 18 سالم بود... خیلی تاثیر گذار بود مخصوصا داستان اولش فکر کنم اسمش آموزگار بود...
ساغ اولاسوز
در بلاگ نیوز لینک میدهم.
جوانی کجائی که یادت ب خیر؟
در نوجوانی، وقتی با اتوبوس از توپخونه به عباسی خاکی میرفتم و نام ایستگاههارا یکی بعد دیگری به ذهنم میسپردم این احساس بهم دست میداد که تهران را هم بلد شدهام.
ارسال یک نظر