پدرم
-
*پدرم*
سیزده سال پیش درچنین روزی به خانه پدر زنگ زدم. خاله بزرگ گوشی را برداشت. از
شنیدن صدایش تعجّب کرده و بعد از سلامی عجولانه، پرسیدم:« شما چرا گوشی ...
۷ ساعت قبل
کوچه ای هست که قلب من آن را // از محلههای کودکی ام دزديده است
۱ نظر:
سلام ... ميدانم سالار داشتند و مستقل نبودند بخاطر همين هم «مستقلي» و آرزوی «بیسالار باشید و مستقل» اما هيچکدام از اينها بهانه نميشود!!!
ارسال یک نظر